نحوه ی تجزیه و ترکیب برای همه ی پایه ها
1. پایه ی اول :
الف- للإعراب :
گام اول : شناخت نوع جمله : فعلیه یا اسمیه
گام دوم : مشخص نمودن ارکان هر جمله :
درجمله ی فعلیه : فعل ، فاعل(مرفوع) ، گاهی مفعول(منصوب)
درجمله ی اسمیه : مبتدا و خبر(که هردو مرفوعند.)
* ممکن است درهریک ازجمله هاجارّ ومجرورنیزداشته باشیم .
کـَتـَبَ عَلِیّ الدّرسَ . (جمله فعلیه)
کـَتـَبَ : فعل ؛ عَلِیّ : فاعل و مرفوع (اسم ظاهر[دردرس9]) ؛ الدّرسَ : مفعول و منصوب
التلمیذة ُمُؤدَّبة ٌ. (جمله اسمیه)
التلمیذة ُ: مبتدا و مرفوع ؛ مُؤدَّبة ٌ: خبر(ازنوع مفرد[دردرس10]) و مرفوع
ب- للتحلیل الصرفی :
در اسم : اسم ، عدد ، جنس ، جامد یا مشتق بودن ، مُعرَب یا مَبنی بودن[درس8]
مُؤدَّبة : اسم ، مفرد ، مؤنث حقیقی ، مشتق(اسم مفعول مزید ازباب تفعیل) ، معرب
** توجّه : دراسم های جمع مکسر برای تشخیص جنس و جامدیامشتق بودن به مفردآن ها توجه می نماییم :
أولیاء : اسم ، جمع مکسر(مفردآن ولیّ) ، مذکر حقیقی ، مشتق(صفت مشبهه) ، معرب
هیَ : اسم ، ضمیرمنفصل مرفوع ، مفردمؤنث غایب ، مبنی بر فتح
اللاتی : اسم ، موصول خاص ، جمع مؤنث ، مبنی بر سکون
مَن : اسم ، موصول عام (برای انسان) ، مبنی برسکون
هؤلاء : اسم ، اشاره به نزدیک ، جمع مذکر یا مؤنث ، مبنی برکسر
درفعل :فعل،زمان،صیغه،مجردیامزیدبودن(باذکر باب)،لازم یا متعدی بودن،معرب یامبنی بودن[درس8]
أحسنَ : فعل ماضی ، مفردمذکرغایب ، ثلاثی مزید(باب افعال) ، متعدی ، مبنی بر فتح
درحرف : حرف ، عامل یا غیرعامل ، مبنی بر ...
فی : حرف ، عامل جر ، مبنی بر سکون
قـَدْ : حرف ، غیر عامل ، مبنی برسکون
2. پایه ی دوم :
الف- للإعراب :
علاوه برتمام مواردی که دربخش للإعراب سال اول گفته شد ، باید نوع اعراب (ظاهری و اصلی ، ظاهری و فرعی ، محلی ، تقدیری) درتمام نقش ها ذکر شود ؛ مضاف براین که صفت(باذکرنوع آن) و مضاف إلیه را نیزممکن است درهردونوع جمله ببینیم . نکته ی دیگر این که درصورتی که فعل جمله مجهول باشد ، نائب فاعل آن را (باذکرنوع ) مشخص می نماییم . نواسخ(حروف مشبهة بالفعل و افعال ناقصه) نیز ازجمله نکات جدید در پایه ی دوم است .
قالت لی أمّی : یَرفعُ اللهُ درجاتِ المُؤمنینَ المُخلِصینَ و إنـّهُ کانَ بعِبادِهِ بَصیرا ً.
قالت : فعل و فاعل آن أمّ
لی : جارّ و محلا ًمجرور
أمّ : فاعل و تقدیرا ً مرفوع (اسم ظاهر)
ی : مضاف إلیه و محلا ً مجرور
یَرفعُ : فعل مضارع و مرفوع به اعراب ظاهری و اصلی و فاعل آن الله
الله ُ: فاعل و مرفوع به اعراب ظاهری و اصلی (اسم ظاهر)
درجاتِ : مفعول و منصوب باکسره به اعراب ظاهری و فرعی
المُؤمنینَ : مضاف إلیه و مجرور بایاء به اعراب ظاهری و فرعی
المُخلِصینَ : صفت مفرد المؤمنین و مجرور بایاء به اعراب ظاهری و فرعی
إنّ : ازحروف مشبهة بالفعل
هُ : اسم إنّ و محلا ً منصوب
کانَ : از افعال ناقصه و اسم آن ضمیر مستتر هُوَ ؛ و جمله ی اسمیه خبر إنّ و محلا ً مرفوع
بعِبادِ: جارّ و مجرور به اعراب ظاهری و اصلی
هِ : مضاف إلیه و محلا ً مجرور
بَصیرا ً: خبر مفردِ کان و منصوب به اعراب ظاهری و اصلی
ب- للتحلیل الصرفی :
در اسم : اسم ، عدد ، جنس ، جامد یا مشتق ، معرفه یانکره ، مُعرَب یا مَبنی ، مقصوریامنقوص یا ممدود یا صحیح الآخر، منصرف یا غیرمنصرف
مؤمنین (درالمُؤمنینَ) : اسم ، جمع سالم مذکر ، مذکر حقیقی ، مشتق(اسم فاعل از باب افعال) ، معرّف بال، معرب ، صحیح الآخر ، منصرف
صحراء (در: رَکضْتُ نحوَ صحراءَ .) : اسم ، مفرد ، مؤنث مجازی ، جامد ، نکره ، معرب ، ممدود، غیرمنصرف .
درفعل : فعل ، زمان ، صیغه ، مجرد یا مزید ، معلوم یا مجهول ، لازم یا متعدی ، معرب یا مبنی
تـُحسِنینَ : فعل ، مضارع ، مفردمؤنث مخاطب ، ثلاثی مزید(باب إفعال) ، معلوم ، متعدی ، معرب
درحرف : حرف ، عامل یا غیرعامل ، مبنی بر ...
فی : حرف ، عامل جر ، مبنی بر سکون
لن : حرف ، عامل نصب ، مبنی برسکون
إنْ : حرف شرط ، عامل جزم ، مبنی بر سکون
3. پایه ی سوم :
الف- للإعراب :
علاوه بر نکات قبلی ، تمام مواردی که مربوط به کتاب سال سوم است (مفعول فیه ، انواع مفعول مطلق ، حال ، تمیز ، مستثنی ، منادی ، معطوف) نیزباید مطرح گردد .
یَعیشُ البَخیلُ فی الدنیا عَـیْشَ الفقراء ِ .
یعیش : فعل و فاعل آن البخیل
البخیل : فاعل و مرفوع به اعراب ظاهری و اصلی (اسم ظاهر)
فی الدنیا : جارّ و تقدیرا ً مجرور
عیش : مفعول مطلق نوعی و منصوب به اعراب ظاهری و اصلی
الفقراء ِ : مضاف إلیه و مجرور به اعراب ظاهری و اصلی
غدا ً یَندَفِعُ المُقاتلونَ و المُجاهِدونَ مُهَلـِّلینَ وَ مَنْ أحْسَنُ مِنهُم دینا ً؟
غدا ً : مفعول فیه زمانی و منصوب به اعراب ظاهری و اصلی
یَندَفِعُ : فعل مضارع و مرفوع به اعراب ظاهری و اصلی و فاعل آن "المقاتلون"
المُقاتلونَ : فاعل و مرفوع با واو به اعراب ظاهری و فرعی (اسم ظاهر)
و : حرف عطف
المُجاهِدونَ : معطوف برالمقاتلون و مرفوع با واو به اعراب ظاهری و فرعی
مُهَلـِّلینَ : حال مفرد و منصوب با یاء به اعراب ظاهری و فرعی ، ذوالحال آن : المُقاتلونَ و المُجاهِدونَ
مَنْ : مبتدا و محلا ً مرفوع
أحْسَنُ : خبرمفرد و مرفوع به اعراب ظاهری و اصلی
مِنهُم : جارّ و محلا ً مجرور
دینا ً : تمیز جمله(یا نسبت) و منصوب به اعراب ظاهری و اصلی
یا أبناءَ الأمّة ! لایَفوزُ الناسُ إلا المُجـِدّینَ .
یا : حرف نداء
أبناءَ : منادای مضاف و منصوب به اعراب ظاهری و اصلی
الأمّة : مضاف إلیه و مجرور به اعراب ظاهری و اصلی
لایَفوزُ : فعل و فاعل آن الناس
الناسُ : فاعل و مرفوع به اعراب ظاهری و اصلی (اسم ظاهر)
إلا : حرف استثناء
المُجـِدّینَ : مستثنی از "ناس" و منصوب با یاء به اعراب ظاهری و فرعی
ب- للتحلیل الصرفی :
درتمام مواردمانند للتحلیل الصرفی درسال دوم است،غیرازاین که درفعل،انواع فعل رانیزمشخص می نماییم:
فعل : فعل ، زمان ، صیغه ، مجرد یا مزید ، صحیح یا معتل(باذکرنوع آن ها ) ، معلوم یا مجهول ، لازم یا متعدی ، معرب یا مبنی
آتـَیْـنا : فعل ماضی ، متکلم مع الغیر ، ثلاثی مزید(باب إفعال) ، [ازریشه ی ء، ت، ی] : صحیح و مهموز و معتل و ناقص یائی ، بدون اعلال ، معلوم ، متعدی ، مبنی بر سکون